پـــاریته



داشتم سفرنامه دکتر رضا منصوری به مناطق زله‌زده کرمانشاه در سال 96 را می‌خواندم. به نظرم حاوی نکات جالبی بود: از هدف ایشان و همراهانشان برای ساختن زندگی پایدار به جای ساختن خانه مقاوم؛ تا آرزوی دانش‌آموزان برای شغل آینده‌شان و سنگ‌اندازی‌های دولت و تلاش‌های سپاه. قسمتهایی از متن را نقل می‌کنم و اگر علاقمندید متن کامل را از اینجا بخوانید.

 

هدف ما ساختنِ زندگیِ پایدار بود. بهتر بگویم می‌خواستیم به خودشان کمک کنیم و از خودشان کمک بگیریم تا زندگی‌شان را بر مبنای سنّت اما برای آینده باز بسازیم. قرار نبود روستا الگو باشد، قرار بود روش ما در طراحی و بازسازی زندگی الگویی باشد برای آینده و برای حکمرانان آینده.

 

چه آرزوهای بلند پروازانه و اتکا به نفسی داشتند. یکی می‌خواست پزشکِ متخصص ن بشود؛ یکی دوست داشت سونوگرافی بخواند؛ یکی بازیگری و گویندگی. چرا نه! توان این کارها و بیش از آن را در همه‌شان می‌دیدم. اما چرا هیچ کس آرزو نداشت حکمران بشود؟ چرا؟

 

با استانداری به جایی نمی‌رسیدیم. امید ما به جلسه با استاندار هم خیلی زود نقش بر آب شد. نمایندۀ سپاه مشکلی در اجرای برنامه ما نمی‌دید و اظهار می‌داشت که در آواربرداری هم به هر شکلی آماده همکاری است؛ او حتی بعد از مذاکره با فرماندۀ سپاه ناحیه نه تنها همراهی سپاه را تایید کرد بلکه اظهار داشت که از دید آنها هیچ منعی برای اعلام برنامۀ بازسازیِ ما نیست. اما لازم بود استانداری هم موافق باشد تا وزیر بیاید.

شاهد بودم که موقع خداحافظی در آخرین دیدار نماینده سپاه که با اخبار جدیدی آمده بود هنوز امیدوارانه می‌گفت سپاه آماده همه نوع همکاری است و امیدواریم شما همین فردا شروع بکنید.

دولت به عنوان مقاطعه‌کار بزرگ رقیب نمی‌خواهد آن هم رقیبی که احتمال دارد بهتر از خودش عمل بکند.

 

برای دکتر منصوری و دغدغه‌های علمی و اجتماعی ایشان بسیار احترام قائلم اما ایشان گاهی خطاهای محاسباتی دارند که نمی‌توان از آن‌ها چشم‌پوشی کرد. مثلا همین سفرنامه را با عنوان از حکمرانی فرسوده بافت مقاوم درنمی‌آید» منتشر کرده‌اند و در واقع عدم‌همکاری دولت را به کل حاکمیت نسبت داده‌اند درحالی‌که حاکمیت شامل سپاه هم می‌شود که از قضا در گزارش ایشان کاملاً آماده همکاری بوده‌اند.

جالب‌تر اینکه ایشان همواره از این جریان فکری که در حال حاضر دولت را در دست دارد، سرسختانه حمایت کرده‌اند و این نقد ایشان من را یاد مسئولانی می‌اندازد که همواره اپوزیسیون خودشان هستند. تلخ‌تر اینجاست که عده‌ای همیشه برای این همیشه‌اپوزیسیون‌ها» سوت و کف می‌زنند و باز هم آنها را انتخاب» می‌کنند.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ حرف های آقای ایزدی ghabechoobyc دانلود رایگان 2 sheida2014 آموزش مجازی دروس آموزش فن بیان، تندخوانی، مقاله نویسی لطفا با لبخند وارد شوید :) دانلود سرا آگهی رایگان فردا بازار minografick